محرومیت از فناوری هسته ای؟ کنسله!
تاريخ :
هفدهم خرداد 1404 ساعت 10:48
|
|
کد : 304175
|
زیادهخواهی بیمنطق ترامپ که سخن از برچیده شدن صنعت هستهای ایران به میان میآورد، ریشه در تفکر نادرست «خودبرتربینی آمریکائی» دارد که نوعی بیماری مزمن در وجود دولتمردان آمریکائی است. این بیماری، ناخودآگاه به مغز این دسته از دولتمردان آمریکائی فرمان میدهد برای ملتها و کشورهای دیگر تعیین تکلیف کنند در حالی که خود این افراد ادعای پرطمطراق دموکراسی، حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت برای ملتها و تصمیمگیری آنها برای چگونه اداره کردن کشورهای خودشان دارند.
به گزارش ایسنا، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: موضوع مذاکرات هستهای ایران و آمریکا همچنان در فهرست مهمترین موضوعات مورد توجه ناظران سیاسی بینالمللی قرار دارد کمااینکه برای مردم ایران نیز به دست آوردن اطلاعات دست اول درباره این موضوع از جاذبه زیادی برخوردار است.
سرفصلهای جدید این موضوع را میتوان در ۵ بند مرور کرد.
اول اینکه دولت آمریکا و مشخصاً شخص ترامپ در مذاکرات هستهای با ایران امتیازاتی را جستجو میکند که او را در جایگاهی بالاتر از آنچه رقبای دموکرات او قرار داشتند ارتقاء دهد. این جستجو نهتنها با دنبال کردن مذاکرات و راهحل سیاسی منافات ندارد بلکه الزاماً رئیس جمهور کنونی آمریکا را به ادامه پیمودن این راه تشویق و ترغیب میکند، چون او میداند از راه دیگری نمیتواند به هیچ دستاوردی برسد. توسل به اقدام نظامی علیه ایران، مشکلات ترامپ در منطقه خاورمیانه را افزایش خواهد داد و حتی دستاورد احتمالی مورد انتظار از مسیر دیپلماسی را نیز نابود خواهد کرد. بنابراین، ترامپ چارهای غیر از ادامه مذاکره با ایران تا رسیدن به توافق ندارد و در نهایت باید به امتیازاتی که با حق قانونی غنیسازی ایران در تضاد نباشد قانع شود.
دوم اینکه حق قانونی غنیسازی و استفاده از فناوری هستهای در عرصه غیرنظامی چیزی نیست که ایران از آن بگذرد. آحاد مردم ایران بر حفاظت از حق استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای نظر دارند و این موضوع مورد اتفاق نظر همگان است.با این همبستگی ملی نمیتوان مقابله کرد و رئیس جمهور آمریکا باید بداند که در این زمینه اگر بخواهد سرسختی نشان بدهد،با اراده خللناپذیر ۹۰ میلیون ایرانی مواجه خواهد شد. روشن است که چنین مواجههای اقدامی دور از عقل و درایت است و نتیجهای غیر از شکست برای آمریکا نخواهد داشت.
سوم اینکه زیادهخواهی بیمنطق ترامپ که سخن از برچیده شدن صنعت هستهای ایران به میان میآورد، ریشه در تفکر نادرست «خودبرتربینی آمریکائی» دارد که نوعی بیماری مزمن در وجود دولتمردان آمریکائی است. این بیماری، ناخودآگاه به مغز این دسته از دولتمردان آمریکائی فرمان میدهد برای ملتها و کشورهای دیگر تعیین تکلیف کنند در حالی که خود این افراد ادعای پرطمطراق دموکراسی، حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت برای ملتها و تصمیمگیری آنها برای چگونه اداره کردن کشورهای خودشان دارند. براساس همین ادعا آمریکا حق ندارد به هیچ کشوری بگوید شما نمیتوانید از فلان صنعت استفاده کنید و طبعاً این خواسته ترامپ که به ایران اجازه نمیدهیم فعالیت هستهای داشته باشد، بیمبناترین سخنی است که او میتوانست مطرح کند. طبق مقررات پیمان منع گسترش سلاح اتمی، ایران به عنوان عضو این پیمان حق استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای را دارد و دولت آمریکا اصولاً حق ندارد برای ایران تعیین تکلیف کند. دولت آمریکا قبلاً به حق ایران در این زمینه و غنیسازی اعتراف کرده و اگر اعتراف نمیکرد نیز حق ندارد برخلاف مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی و پیمان «ان.پی.تی» اظهارنظر کند. ترامپ باید دست از تفکر نادرست «خودبرتربینی آمریکائی» بردارد.
چهارم اینکه پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم و خارج کردن صنعت غنیسازی از ایران، هیچ تفاوتی با محروم شدن ایران از صنعت هستهای و تعطیلی غنیسازی ندارد. این، تجربهای تلخ و شکست خورده است که قبل از انقلاب اسلامی با مرکزیت فرانسه شروع شد و غربیها به هیچیک از تعهداتشان در این زمینه عمل نکردند. بنابراین، هیچ پیشنهادی که دربردارنده انجام غنیسازی در داخل ایران نباشد، قابل قبول نیست و باید آن را نوعی فریب دانست. در مورد میزان غنیسازی و سایر جزئیات مربوط به آن، طرفین مذاکره در چارچوب حفظ حق فعالیت هستهای و اصل غنیسازی میتوانند به توافقاتی برسند.
و پنجم اینکه شخص دونالد ترامپ برای بازسازی چهره آسیبدیده خود در سطح بینالمللی نیازمند یک توافق با ایران است که دارای مصرف داخلی باشد و در خارج از مرزهای آمریکا نیز برای او امتیاز محسوب شود. اگر این توافق و امتیاز را در اصرار بر نادیده گرفتن حق غنیسازی ایران جستجو کند به هیچ نتیجهای نخواهد رسید. ترامپ باید این واقعیت را درک کند که نفس امضای توافق با ایران برای او یک امتیاز بزرگ است. اگر او به این امتیاز اکتفا نکند، باید مطمئن باشد که دچار شکست سختی خواهد شد.
|