تحمیل خاموشی با وجود کاهش پیک مصرف
تاريخ :
سی ام مرداد 1404 ساعت 09:25
|
|
کد : 378332
|
معاون وزیر نیرو اعلام کرد که پیک مصرف سال جاری نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. با این حال، ناترازی برق از ۱۸ هزار مگاوات در سال گذشته به حدود ۲۲ هزار مگاوات رسیده است. این موضوع نشان از آن دارد که علاوه بر مدیریت مصرف، کمبود عرضه برق نقش بسیار پررنگی در ناترازی برق دارد.
تجارت نیوز: وضعیت ناترازی برق در کشور نهتنها بهبود پیدا نکرده، بلکه امسال بدتر هم شده است. سال گذشته میزان ناترازی در پیک مصرف حدود ۱۸ هزار مگاوات اعلام شده بود، اما در سال جاری این عدد به حدود ۲۲ هزار مگاوات رسیده است.
این افزایش در حالی رخ داده است که همایون حائری، معاون وزیر نیرو، در مراسم رونمایی از نخستین واحد توربین گازی پیشرفته کلاس F ایرانی عنوان کرد: امسال پیک مصرف نسبت به سال گذشته کاهش یافت و پیک مصرف برق امسال به ۷۷ هزار و ۵۰۰ مگاوات رسید. این در حالی است که این رقم پارسال ۸۰ هزار مگاوات بود.
عباس علیآبادی، وزیر نیرو، نیز در حاشیه همین مراسم عنوان کرد: در حال حاضر پیک مصرف پشت سر گذاشتهشده، اما شرایط هنوز تمام نشده است و باید مشترکان همراهی کنند. دمای هوا رو به کاهش است و باید به این موضوع نیز توجه شود که با نزدیکشدن به آخر تابستان، ذخایر آبی نیز کمتر میشود.
با توجه به اظهارات این دو مقام مسئول باید گفت این که مصرف کمتر شده، اما ناترازی بیشتر شده است. این موضوع به وضوح نشان میدهد که مشکل اصلی نه صرفا در مصرف مردم، بلکه در ظرفیت تولید برق کشور است. خاموشیهای گسترده امسال هم نشاندهنده همین واقعیت هستند که شبکه برق کشور توان پاسخگویی به نیاز کاهشیافته را هم ندارد.
باید پرسید مشکل چیست و چرا با وجود کاش مصرف، ناترازی افزایش پیدا کرده است؟
خروج نیروگاهها از مدار تولید به کمبود عرضه برق دامن زد وزیر نیرو در ادامه صحبتهای خود در مورد زمان اتمام خاموشیها تاکید کرد: دو اتفاق مهم در حال رخ دادن است، با کاهش دما میزان واردات و مصرف کاهش مییابد، اما باید توجه داشت که کشور در سال خشکی قرار دارد و نیروگاههایی خارج از مدار هستند.
این مساله خود زنگ خطری جدی است، زیرا خروج نیروگاهها از مدار به معنای کاهش عملی ظرفیت تولید در شرایطی است که کشور به شدت به توان تولیدی آنها نیاز دارد. برخی نیروگاهها به دلیل مشکلات مالی، فرسودگی تجهیزات یا در مورد کنونی به دلیل افزایش خشکسالی و ناتوانی در استفاده از برخی نیروگاههای برقآبی از مدار خارج شدهاند.
این همان نقطهای است که ریشه اصلی بحران یعنی کمبود واقعی تولید، ضعف در نوسازی، نبود سرمایهگذاری زیرساختی، متنوعنبودن سبد انرژی کشور و البته نبود سرمایهگذاری در مدیریت مصرف نمایان میشود.
مسئولان بارها بر «مدیریت مصرف» بهعنوان تنها راهکار کوتاهمدت برای عبور از پیک تاکید کردهاند، اما نکته مورد توجه آن است که مدیریت مصرف محدود به صرفهجویی نیست. بسیاری از لوازم صنعتی و خانگی پرمصرف در کشور وجود دارند که تا آنها جایگزین نشوند، کاهش مصرف محقق نمیشود. شاید بتوان اعمال خاموشیهای دوساعته را نوعی مدیریت مصرف دانست، اما باید گفت این راهکار در کنار اصرار به صرفهجویی نمیتواند مشکل زیرساختی مدیریت مصرف را برطرف کند.
آنطور که از شواهد پیداست، حتی وقتی مصرف برق نسبت به سال قبل کمتر میشود، اگر تولید تقویت نشود، باز هم خاموشیها گریبان مردم را میگیرد. چراکه با وجود کاهش مصرف (نه مدیریت مصرف)، ناترازی برق در سال جاری بیشتر شده است. در همین زمینه باید گفت به دلیل متنوعنبودن سبد انرژی کشور و تمرکز 14 درصدی تولید برق در نیروگاههای برقآبی، بخشی از آنها به دلیل نبود آب از مدار خارج شدهاند. همین موضوع به ناترازی برق دامن زده است.
در حال حاضر، 14 درصد ظرفیت تولید برق کشور به نیروگاههای برقآبی اختصاص دارد که امسال، حداکثر توان تولید برق نیروگاههای برقآبی تنها چهار درصد است. این موضوع در کنار کمبود تولید، از نبود نگاه بلندمدت در توسعه نیروگاهها و تنوعبخشی به آنها حکایت دارد.
نبود سرمایهگذاری برای جبران تولید و مدیریت مصرف نکته مهم دیگر، موضوع سرمایهگذاری است. معاون وزیر نیرو در ادامه صحبتهای خود عنوان کرده است که «با توجه به مشکلات اقتصادی صنعت برق، جبران ناترازی تنها با تولید امکانپذیر نیست. به عنوان مثال، برای وارد مدار کردن ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه، به ازای هر کیلووات، یک میلیون دلار و به ازای ۱۰ هزار مگاوات ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است. بنابراین برای جبران ناترازی باید مدیریت مصرف جدی گرفته شود.»
به نظر میرسد که رقم بیانشده مربوط به افزایش ظرفیت نیروگاههای حرارتی باشد، اما نکته مورد توجه آن است که با تنوعبخشی به سبد انرژی، نهتنها از بحرانهایی از جنس خروج نیروگاههای برقآبی از مدار به دلیل خشکسالی کاسته میشود، بلکه میتوان منابع مالی را هم مدیریت کرد.
مساله آن نیست که کل ناترازی 22 هزار مگاواتی با احداث نیروگاه جبران شود، اما باید گفت برای حل ناترازی به ترکیبی از احداث نیروگاه، سرمایهگذاری در مدیریت مصرف، بهینهسازی لوازم مصرفی و البته نوسازی نیروگاهها نیاز است. تمامی موارد بیانشده به سرمایهگذاری نیاز دارند و نمیتوان تنها با فرهنگسازی ناترازی را حل کرد.
اکنون 70 درصد برق تولیدی کشور از طریق نیروگاههای حرارتی تامین میشود. با این حال با توجه به سیاست متنوعسازی سبد انرژی، با سرمایهگذاری در نیروگاههای تجدیدپذیر میتوان سبد انرژی را متنوع کرد.
هزینه احداث هرکیلووات برق خورشیدی، 300 تا 500 دلار است و با توجه به این موضوع، هزینه تامین 10 هزار مگاوات برق خورشیدی حدود سه میلیارد دلار میشود.
البته لازم به ذکر است که نیروگاههای خورشیدی در هر زمان و هر مکان فعالیت نمیکنند و این موضوع که تمامی ناترازی از طریق نیروگاههای خورشیدی جبران شود، خود یک خطای سیاستی مشابه افزایش تعداد نیروگاههای برقآبی در کشوری خشک و کمبارش است.
ضریب ظرفیت نیروگاههای خورشیدی در ایران بهطور متوسط حدود 22 درصد است؛ به این معنا که در طول یک سال، تنها حدود یکپنجم ظرفیت اسمی این نیروگاهها در عمل به تولید برق میانجامد. با توجه به موضوع بیانشده برای دستیابی به 10 هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی باید حدود 46 هزار مگاوات نیروگاه ایجاد شود که تنها 10 هزار و 120 مگاوات از آن قابل استفاده باشد.
از همین موضوع میتوان نتیجه گرفت که برق خورشیدی مناسب همه زمانها و مکانها نیست و به طور کلی نباید تمرکز کشور بر تولید برق از طریق یک یا دو نوع نیروگاه باشد.
هدف از موضوعات بیانشده آن است که باید به ترکیب بهینهای از احداث نیروگاههای متفاوت و البته سرمایهگذاری برای مدیریت مصرف دست یافت و نباید به بهانه نبود امکان سرمایهگذاری، تمام تلاش را برای ایجاد کمپینهای کاهش مصرف گذاشت. چراکه تجربه سال جاری نشان داد که با وجود کاهش مصرف، اگر تولید افزایش نیابد، نمیتوان ناترازی را کاهش داد.
با توجه به کاهش نیافتن ناترازی با وجود کاهش مصرف در سال و البته خروج برخی نیروگاهها از مدار، باید گفت بدون تامین منابع مالی بزرگ، نمیتوان تنها با تبلیغ صرفهجویی یا فشار به مشترکان، بحران ناترازی را جبران کرد. وقتی سرمایهگذاری در توسعه نیروگاههای حرارتی، تجدیدپذیر و حتی نوسازی نیروگاههای فرسوده به حداقل رسیده، طبیعی است که هر سال شکاف تولید و مصرف عمیقتر شود.
تمامی موارد ذکرشده در کنار هم ثابت میکند که مشکل اصلی صنعت برق ایران، فراتر از مدیریت مصرف است و باید به شکل جدی در حوزه افزایش ظرفیت تولید و بازسازی زیرساختها چارهاندیشی شود. در غیر این صورت، خاموشیها نه یک اتفاق موقت، بلکه به یک واقعیت دائمی تبدیل میشوند.
|