بر پا شدن چادرها روی ویرانههای خانهها
تاريخ :
بيست و هفتم مهر 1404 ساعت 12:27
|
|
کد : 402416
|
آوارگان غزه بعد از بازگشت به خانه با چنان سطح بالایی از ویرانی مواجه میشوند که گویی «یک بمب اتمی در آنجا منفجر شده است.»
به گزارش ایسنا، روزنامه انگلیسی «گاردین» گزارش مینویسد: با اجرا شدن آتشبس در نوار غزه دهها هزار فلسطینی در تلاش برای بازگشت به خانه، اردوگاههای وسیع آوارگان در جنوب این باریکه را ترک کردهاند. اما «برای اکثر آنها این بازگشت یک تجربه تلخ و شوک آور است.»
بسیاری از این افراد اثری از خانههای خود نمی بینند و مجبورند در بین خرابهها چادر بزنند.
در گزارش این رسانه انگلیسی آمده است: «فلسطینیهایی که یک ماه پیش با دستور نیروهای اسرائیلی مجبور به تخلیه شهر غزه شدند اکنون جاده ساحلی در مسیر بازگشت به سمت شمال را پر کردهاند. پس از اجرای توافق صلح، خیلی زود این جاده به رودخانهای خروشان از جمعیتی تبدیل شد که اکثرا پیاده برمیگشتند و معدود داراییهایی را که از آوارگیهای پی در پی مانده بود را حمل میکردند. اما آنچه پس از بازگشت دیدند، ویرانی کامل بود. بخشهای بزرگی از شمال غزه با خاک یکسان شده؛ خانهها و محلهها دیگر قابل شناسایی نیست و همه چیز از بین رفته است.»
به نوشته گاردین، ابعاد عظیم تخریب و ویرانی ۲ سال جنگ آواری است بر سر خانوادههای فلسطینی؛ آنها حالا بر سر یک ۲راهی وحشتناک قرار گرفتهاند: در محله خود بمانند و در بین دیوارهای ویرانشده خانههای خود پناه بگیرند، یا به اردوگاههای چادری در جنوب که در آنها شانس بهتری برای یافتن غذا و آب دارند برگردند. در کنار این ۲ راهی، تردید بزرگی هست؛ آتشبس تا چه مدت دوام خواهد داشت و آیا هرگز صلح پایداری برقرار خواهد شد؟
سهیر العبسی، زن فلسطینی ۵۰ ساله و مادر هفت فرزند، پس از ورود به محله خود در منطقه شیخ رضوان در ضلع شمالی شهر غزه گفت: «امیدوار بودم برگردم و خانهام را پابرجا ببینم، اما چیزی که یافتم کاملا برعکس بود. حتی نمیتوانستم محله را تشخیص دهم. همه چیز با خاک یکسان شده بود. نمیتوانستم بقایای خانهام را شناسایی کنم زیرا آوار خانههای همه با هم مخلوط شده بود. تخریب در اینجا فراتر از تصور بوده و باورش سخت است.»
گاردین مینویسد، این خانواده تا آخرین لحظه و تا زمانی که ارتش اسرائیل در ماه سپتامبر ظاهرا برای مقابله با نیروهای حماس به شهر غزه وارد شد در خانه خود مانده بودند. العبسی گفت: «ما زمانی که تانکها به ورودی محله ما رسیدند، آنجا را ترک کردیم. میتوانستیم آنها را از پنجره ببینیم.»
طبق این گزارش اسرائیلیها فقط با تانک نیامده بودند. خانواده العبسی شاهد بودند خانهها یکی پس از دیگری توسط آنچه که «ربات» خواندند، منفجر میشدند. در واقع منظور آنها خودروهای زرهی پر از مواد منفجره است که نظامیان اسرائیلی با کنترل از راه دور به سمت خانهها هدایت میکردند تا تلفات خود در حین عبور از مناطق شهری را به حداقل برسانند.
العبسی خاطر نشان کرد: «ما در ابتدا مدام از یک منطقه به منطقه دیگر در شمال غزه نقل مکان کردیم. اما گلولهباران هر ساعت شدت گرفت و پس از شروع عملیات زمینی، دیگر نمیتوانستیم شرایط را تحمل کنیم و در آخرین هفته جنگ، برای محافظت از خانواده به قسمت جنوبی نوار غزه فرار کردیم.»
او ادامه میدهد: «ما بعدا برای بررسی بیشتر به محله خود برگشتیم و خانههایمان را کاملا ویران شده یافتیم. با دیدن خانهام فقط نشستم و جلوی فرزندانم گریه کردم. تمام خاطراتمان از بین رفته است، خاطراتی که در طول ۴۰ سال، چه شاد و چه غمگین، در کنار فرزندانم و با ثبت بهترین لحظات با هم بودنمان، برایمان باقی مانده بود.»
این فلسطینی میگوید: «این خانه به هیچ وجه قابل تعمیر نیست و کاملا ویران شده است. حتی یک ستون هم در آن سالم نمانده است. حتی سنگهای آن نیز خُرد شدهاند. چیزی که مرا شوکه کرد، ابعاد ویرانی در کل محله بود. قبلا هرگز چیزی شبیه به آن ندیده بودم. احساس میکردم که انگار یک بمب هستهای به این مکان اصابت کرده است.»
برخی از خانوادهها در منطقه شیخ رضوان در میان خانههای ویرانشده، سرپناههای موقتی درست کرده و با آویزان کردن پارچه و پتو بین معدود ستونهای بتنی باقیمانده، دیوارهای موقتی را برپا کردند. یک خانواده فلسطینی برای رهایی از آفتاب بعد از ظهر در سایه موجود در خانهای که فقط یک ستون از آن باقی مانده بود نشسته بودند.
العبسی گفت: «من همچنان در همان محله ویرانشدهای که در آن بزرگ شدم زندگی خواهم کرد. آدم فقط میتواند در جایی که به آن تعلق دارد، احساس امنیت و آرامش کند. ما اینجا در خیابان روی آوار چادر خواهیم زد. چاره دیگری باقی نمانده است. همه خانهها ویران شدهاند و ما نمیتوانیم در جنوب زندگی کنیم زیرا هیچ خویشاوندی نداریم که آنجا همراه او بمانیم.»
به نوشته روزنامه انگلیسی سوسن الشایح، زن فلسطینی متعلق به منطقه شجاعیه در جنوب شهر غزه نیز هنگام بازگشت خانوادهاش احساس سردرگمی مشابهی را تجربه کرد.
او گفت: «در ابتدا، من هم نمیتوانستم محل دقیق خانه را مشخص کنم، زیرا آوارها در هم ریخته و خیابانها کاملا ویران شده بودند. شوکی که به من وارد شد آنقدر زیاد بود که حتی توان آن را نداشتم در میان بقایای خانه به دنبال وسایلمان بگردم، بنابراین نتوانستم حتی یکی از وسایل بر جای مانده را از زیر آوار بیرون بیاورم.»
شایح گفت خانوادهاش چهار روز را صرف جستجوی مکانی برای برپایی چادر خود کردند. او افزود: «فعلا فقط میخواهیم استراحت کنیم و روی زمان حال که در آن زندگی میکنیم تمرکز کنیم و جایی برای زندگی پیدا کنیم، زیرا زمانی وجود ندارد که برای آیندهای نامشخص برنامهریزی کنیم. من هنوز از بازگشت جنگ میترسم زیرا اسرائیل همیشه توافقات خود را زیر پا میگذارد، اما از خدا میخواهم که امنیت و صلح ادامه یابد و جنگ هرگز بازنگردد.»
|